چراغ
يادداشتهاي مهرداد قاسمفر
دوشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۴
آخرین نوبلی ابزوردیست

سرانجام هارولد پینتر جایزه نوبل ادبی را برد تا پس از چندین سال این جایزه معتبر به سرزمین انگلو ساکسونها باز گردد.اگر اشتباه نکنم آخرین اش شیموس هینی بود که البته او هم ایرلندی بود و نه چون آقای پینتر یک لندنی تمام عیار. پینتر اگر چه در میان داوران جایزه میلیونی نوبل، ظاهرا مخالفان سرسختی هم داشته ، اما واقعیت این است که به گمانم خیلی حیف می شد اگر او را مثل بسیاری شایستگان دیگر قرن گذشته نادیده می گذاشته و می گذشتند. پینتر به نوعی آخرین غول از نسل ابزوردیست های قرن بیستم است که هنوز مانده است و می نویسد. او در شرایطی که " برادوی" بر سنت قدرتمند تئاتر اروپای پس از جنگ جهانی دوم چیره شد( همانطور که هالیوود بر سینمای اروپا، یا هنر نیویورکی بر هنرهای تجسمی باشکوه اروپایی و نیزمعماری ، موسیقی، داستان نویسی و شعر آمریکا ) جزو انگشت شمار روشنفکرانی بود ( در کنار گونتر گراس، واسلاوهاول و...) که توانست
از آنچه که سنت روشنفکری اروپایی خوانده می شود حفاظت کند ، والبته از ادبیات درخشان اروپا ؛ چه با آثارش ، چه با مواضع صلح خواهانه اش . به هر حال من با شنیدن این خبر خوشحال شدم . اما آنچه که تا حدی برایم مایه ی حیرت شد، ظهور ناگهانی
و یکشبه – دقیقا یکشبه – ی چندین اثر ترجمه شده ی پینتر پشت ویترین کتابفروشیهای تهران بود. اگرچه ای کاش همه ی
ابن الوقتی های ملت ما از این دست بود
شنبه، مهر ۱۶، ۱۳۸۴
سپاس
ّّّبالاخره از بند بیماری یکی دو هفته ای خود خلاص شدم و امروز توانستم بیایم به دفتر روزنامه.قبل از هر چیز می خواهم تشکر کنم از دوستانی که- می شناختم یا نمی شناختم- ا ظهار لطف کرده بودند و آرزوی سلامتی؛ چه از طریق کامنتهایشان و چه از طریق ای ْْْْْْْْْمیل ، تلفن ویا دیدار حضوری